- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر جا سخن از جلوه آن ماه پری بود کار من سودا زده دیوانه گری بود
2 پرواز بمرغان چمن خوش که در این دام فریاد من از حسرت بی بال و پری بود
3 گر این همه وارسته و آزاد نبودم چون سرو چرا بهره من بی ثمری بود
4 روزی که ز عشق تو شدم بیخبر از خویش دیدم که خبرها همه در بیخبری بود
5 بی تابش مهر رخت ای ماه دل افروز یاقوت صفت قسمت ما خون جگری بود
6 دردا که پرستاری بیمار غم عشق شبها همه در عهده آه سحری بود
7 ما را ز در خانه خود خانه خدا راند گویا ز خدا قسمت ما دربدری بود