- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جایی که بجوش آرد گل بلبل زاری را شاید که چو ما سوزد حسن تو هزاری را
2 بشناس حق اشگم کز آب دو چشم من بشکفت گل خوبی بس لاله عذاری را
3 از جور تو گر نالم آزرده شوی ناگه کس یار نیازارد آنگه چو تو یاری را
4 آخر زشب هجرم صبحی نشدی روشن گر زانکه اثر بودی صبح شب تاری را
5 حاصل ز گل وصلم شد چهره زرد آخر ناچار خزان آید هر باغ و بهاری را
6 بی تیر و کمان افتد صد صید بخاک ره گر میل شکار افتد هچون تو سواری را
7 سوز نفس اهلی در آه حریفان نیست کین درد نمی باشد هر سینه فکاری را