- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر وقت دلدار مرا با من خطابی دیگر است بی جرم با من هر دمش از نو عتابی دیگر است
2 گفتم به جان منت بنه جان بستدی بوسه بده در زیر لب میگفت زه این از حسابی دیگر است
3 گفتم به من بگذار جان یا بوسهای ده رایگان گفتا نه این بینی نه آن این خود جوابی دیگر است
4 گفتم طریقی ساز پس یک ساعتم فریاد رس کز هجر تو جان هر نفس در رنج و تابی دیگر است
5 گفتا که زر باید کهن ور نیست کوته کن سخن نی نی حدیث زر مکن کان فصل بابی دیگر است
6 گفتم گذر کن سوی من باز آر آب روی من کز طعنهٔ بدگوی من دل در عذابی دیگر است
7 بگشاد ز اشک چون گهر بر روی من روی دگر یا رب ندانست اینقدر کاین آب آبی دیگر است
8 گفتی که دل شد نیکخو شد با دگر کس مهرجو دوشین کجا خفتی بگو کاین خواب خوابی دیگر است