- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کی سگت از استخوان من شکار من شود قرعه یی می افکنم گر بخت یار من شود
2 خاک من ای گریه از راه سگان او بشوی ورنه دامن گیر آن پاکان غبار من شود
3 من گنه کارم ندارم چشم رحمت از فلک گر شود کاری ز چشم اشکبار من شود
4 گر چه کس بر روزگار من ندارد رحمتی کس نمیخواهم بروز و روزگار من شود
5 غم مخور اهلی که این آتش نماند زیر خاک عاقبت سوز درون شمع مزار من شود