- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یارب ز چیست بر سر فقر و غنا هنوز گیتی به خون خویش زند دست و پا هنوز
2 دردا که خون پاک شهیدان راه عشق یک جو در این دیار ندارد بها هنوز
3 با آنکه گشت قبطی گیتی غریق نیل در مصر ما فراعنه فرمانروا هنوز
4 کابینه ها عموم سیاه است ز آنکه هیچ کابینه سفید ندیدیم ما هنوز
5 ای شیخ از حصیر فریبم مده به زرق کاید ز بوریای تو بوی ریا هنوز
6 مالک غریق نعمت جاه و جلال و قدر زارع اسیر زحمت و رنج و بلا هنوز
7 در قرن علم و عهد طلائی ز روی جهل ما در خیال مس شدن کیمیا هنوز
8 شد دوره تساوی و در این دیار شوم فرق است در میانه شاه و گدا هنوز
9 طوفان انقلاب رسد ای خدا ولیک ما را محیط کشمکش ناخدا هنوز