آخر از جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی غزل 164

جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

آثار جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

آخر چه کرده ام که شکایت همیکنی

1 آخر چه کرده ام که شکایت همیکنی وز ما گله برون ز نهایت همیکنی

2 زان بیشتر چه کرده ام ایجان که روز و شب من عذر میکنم تو جنایت همیکنی

3 گفتی که دوستی به ازین چون کند کسی تقصیر نیست سخت بغایت همیکنی؟

4 دل میبری بقهر و جگر میخوری بجور تو کار دوستان بعنایت همیکنی

5 کردی بکام دشمنم و دوست هم نئی وین طرفه تر که هم تو شکایت همیکنی

6 گفتی که ازتو در همه عالم علم شدم آن نیز از زبان روایت همیکنی

7 تا چند گوئیم که من آن توام بصبر یک بوسه کو بنقد؟ حکایت همیکنی

عکس نوشته
کامنت
comment