-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما از هوس روی بتان باز نیاییم تیغ است حد ما به زبان باز نیاییم
2 گر تیر زنی به جگر، ای یار کمان کش تیریم که رفته ز کمان باز نیاییم
3 مردانه نهادیم چو پا بر سر کویت گر سر برود، از سر آن باز نیاییم
4 باز آمدن از مهر جوانان نتوانیم لیک ازچو تویی چون بتوان باز نیاییم
5 باز آمدن از عشق توان، ماند اگر دل لیکن ز پی ماندن جان باز نیاییم
6 راندیم چنان بی تو زعالم کاجل و عمر گر هر دو بگیرند عنان، باز نیاییم
7 یادش دهی، ای باد، ز ما گاهی، اگر ما در خدمت آن سرو روان باز نیاییم
8 پیدا نفس امروز زند گرچه که خسرو زینها چه شود، گر به نهان باز نیاییم؟