-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما ترک رضای دل خودکام گرفتیم در زاویه نیستی آرام گرفتیم
2 بدنامی و آوارگی ما چو ز دل بود ترک دل آواره بدنام گرفتیم
3 دل زحمت خود برد ز ما و ز بلا رست آزاد نشد مرغ کزین دام گرفتیم
4 تا سوختن عشق ز پروانه بدیدیم سودای همه سوختگان خام گرفتیم
5 غم خوردن پیدا بد و خون خوردن پنهان ذوقی که ز خوبان گلاندام گرفتیم
6 هرکس در پیری زد و ما دامن خمار زین عاشقی عاریت آرام گرفتیم
7 ای اهل سلامت که نداری خبر از ما رو سبحه ترا باد که ما جام گرفتیم
8 گفتی کم جانی و تنی گیرد درین راه ما راه تو، ای شیخ، به ناکام گرفتیم
9 سودای تو با کام دل از کام برون زد هرچ از همه خوبان جهان کام گرفتیم
10 ماییم دعاگوی و ز اقبال رقیبت کز وی قدری لذت دشنام گرفتیم
11 میکن ز جفا هرچه توانی و میندیش کان در حق خسرو کرم عام گرفتیم