1 ما تکیه به قائدین ناشی نکنیم وز مسلک خویشتن تحاشی نکنیم
2 چون بت شکنی مرام دیرینه ماست این است که تازه بت تراشی نکنیم
1 خرم آن روزی که ما را جای در میخانه بود تا دل شب بوسه گاه ما لب پیمانه بود
2 عقده های اهل دل را مو به مو می کرد باز در کف مشاطه باد صبا گر شانه بود
1 زندگانی گر مرا عمری هراسان کرد و رفت مشکل ما را به مردن خوب آسان کرد و رفت
2 جغد غم هم در دل ناشاد ما ساکن نشد آمد و این بوم را یکباره ویران کرد و رفت
1 در چمن تا قد سرو تو برافراخته است روز و شب نوحه گری کار من و فاخته است
2 برد با کهنه حریفی است که در بازی عشق هرچه را داشته چون من همه را باخته است
1 این ستمکاران که میخواهند سلطانی کنند عالمی را کشته تا یک دم هوسرانی کنند
2 آنچه باقی مانده از دربار چنگیز و نِرُن بار بار آورده و سر بار ایرانی کنند
1 قسم به عزت و قدر و مقام آزادی که روح بخش جهان است نام آزادی
2 به پیش اهل جهان محترم بود آنکس که داشت از دل و جان احترام آزادی