ما مست و خراب از می صهبای الستیم از فرخی یزدی غزل 167

فرخی یزدی

آثار فرخی یزدی

فرخی یزدی

ما مست و خراب از می صهبای الستیم

1 ما مست و خراب از می صهبای الستیم خمخانه تهی کرده و افتاده و مستیم

2 با طره دلبند تو کردیم چو پیوند پیوند ز هر محرم و بیگانه گسستیم

3 از سبحه صد دانه ارباب ریا به صد مرتبه این رشته زنار که بستیم

4 فرقی که میان من و شیخ است همین است کو دل شکند دایم و ما توبه شکستیم

5 تا دامن وصل از سر زلفت بکف آید چون شانه مشاطه سراپا همه دستیم

6 ای ناصح مشفق تو برو در غم خود باش ما گر بد و گر خوب همانیم که هستیم

7 چون شاهد عیب و هنر ما عمل ماست گو خصم زند طعنه که ما دوست پرستیم

عکس نوشته
کامنت
comment