- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا شهنشاهِ جهان گردید مهمانِ وزیر متّفق دید آسمان بختِ جوان با رایِ پیر
2 عمر ها پرورده شد در مرتعِ گردون حَمَل تا چنین روزی شود طبخِ خدیوِشیر گیر
3 شیرِ گردون کرد فر به خویش را تا آورند شهریارِ پیل افکن را کباب از رانِ شیر
4 ثَور اندر چرخ باشد منتظر تا خواهدش بهرِ قربانِ قدومِ شه وزیرِ بی نظیر
5 زین و زیر پیر و زین شاهِ جوان شایسته است گر جوانی را ز سر گیرد همی گردونِ پیر
6 دولتِ ایران ز فّرِ کلک او و تیغِ این زود یابد آرزویی را که در دل داشت دیر
7 خود به تیغ او بُوَد اقبال و نصرت پای بند همچنان بر کلکِ این فضل و هنر شد دستگیر
8 شهریارا روزگارِ دولتت بادا دراز آنچنان کاین چامه چون عمرِ عَدُویَت شد تقصیر