1 بخدای قدیم و قادر و حی که جز او حی جاودانی نیست
2 که مرا بی لقای مخدومان هیچ حظی زرندگانی نیست
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 ایکه انعام تو سرمایه هر محرومست ویکه انصاف تو یاری ده هر مظلومست
2 رکن دین خواجه آفاق که صدبار فلک گفت دربان تو تا حشر مرا مخدومست
1 منم آنکس که عقل را جانم منم آنکس که روح را مانم
2 دعوی فضل را چو معنایم معنی عقل را چو برهانم
1 الحذارای غافلان زین وحشت آباد الحذار الفرارای عاقلان زین دیو مردم الفرار
2 ا ی عجب دلتان بنگرفت و نشد جانتان ملول زین هواهای عفن وین آبهای ناگوار
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به