1 تا بر سر است سایۀ شه زاده ایرجم گویی مگر به تاج فریدون مُتَوَّجَم
2 ما هر دو شاه زاده و ما هر دو ایرجیم اما چه ایرجی بود او ، من چه ایرجم!
3 با خلقتش چو خلقت خود می کنم قیاس گیرد ز مادر و پدر خویشتن لجم
4 گفتم قتیلِ خنجرِ ابرویِ او شوم آوخ که سازگار نشد طالعِ کجم
5 گفتم مُدَرَّجی که مگر شاهزاده ای... ...رج بسپُرَد به حافظه شعر مُدَرَّجم
دیدگاهها **