1 تا چند بعالم مکرر نگریم سال و مه و روز و هفته و شب نگریم
2 تا چند خوریم خون دل کین خور شست گر آب حیات هم بود چند خوریم
1 گر کند ابر کرم میل تن خاکی ما چه تفاوت کند آلودگی و پاکی ما
2 ما بدیدار توای ساقی جان دلشادیم نه که از هستی جانست فرحناکی ما
1 نور دو چشم کز برم بریده رفته است هیچ نمی رود زدل گرچه زدیده رفته است
2 پای بدامن کفن زان نکشد شهید عشق کز سر مستی جهان دست کشیده رفته است