فرخی یزدی

فرخی یزدی

فرخی یزدی
فرخی یزدی

آن دسته که سرگشته سودای جنونند از فرخی یزدی غزل 103

غزل 103 ام از 590 غزلیات

آن دسته که سرگشته سودای جنونند

1 آن دسته که سرگشته سودای جنونند پا تا به سر از دایره عقل برونند

2 دانی که بود رهرو آزادی گیتی آنانکه در این بادیه آغشته بخونند

3 در محفل ما صحبتی از شاه و گدا نیست دانی همگی عالی و عالی همه دونند

4 با پنجه برآرند زبان از دهن شیر آنانکه ز سر پنجه تو زبونند

5 جویای وکالت ز موکل نبود کم این دوره جگر سوختگان بس که فزونند

6 از جلوه طاوسی این خلق بترسید کز راه دورنگی همه چون بوقلمونند

7 چون زاغ کشاندند سوی خانه‌خرابی این خانه‌خرابان که به ما راهنمونند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن دسته که سرگشته سودای جنونند

شاعر شعر آن دسته که سرگشته سودای جنونند چه کسی است ؟

شاعر شعر آن دسته که سرگشته سودای جنونند فرخی یزدی می باشد.

شعر آن دسته که سرگشته سودای جنونند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر آن دسته که سرگشته سودای جنونند چیست ؟

قالب شعر آن دسته که سرگشته سودای جنونند غزل است

مضمون اصلی شعر آن دسته که سرگشته سودای جنونند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه است.