1 آنانکه بقانون شکنی مشغولند پیش وکلا ز خوب و بد مسئولند
2 آنروز که اعتماد مجلس شد سلب از شغل وزارت همگی معزولند
1 یک دم دل ما از غم، آسوده نخواهد شد وین عقده بآسانی، بگشوده نخواهد شد
2 تا فقر و غنا با هم، در کشمکش و جنگند اولاد بنی آدم، آسوده نخواهد شد
1 این غرقه به خاک و خون دلی بود یا طایر نیم بسملی بود
2 از دست تو قطره قطره خون شد یک چند اگر مرا دلی بود
1 با ادب در پیش قانون هرکه زانو میزند چرخ نوبت را به نام نامی او میزند
2 وآنکه شد تسلیم عدل و پیش قانون سر نهاد پایه قدرش به کاخ مهر پهلو میزند
1 این ستمکاران که میخواهند سلطانی کنند عالمی را کشته تا یک دم هوسرانی کنند
2 آنچه باقی مانده از دربار چنگیز و نِرُن بار بار آورده و سر بار ایرانی کنند
1 قسم به عزت و قدر و مقام آزادی که روح بخش جهان است نام آزادی
2 به پیش اهل جهان محترم بود آنکس که داشت از دل و جان احترام آزادی