- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از دست تو کس همچو من بیسروپا نیست گر هست چو من اینهمه انگشت نما نیست
2 خود عقده خود را ز دل از گریه گشودم دیدم که کسی بهر کسی عقده گشا نیست
3 از صفحه زنگاری افلاک شود محو هر نام که در دفتر ارباب وفا نیست
4 زندان نفس یا قفس دل بودش نام هر سینه که آماجگه تیر بلا نیست
5 در دایره فقر قدم نه که در آن خط یک نقطه ترا فاصله با شاه و گدا نیست
6 از راه صنم پی به صمد بردم و دیدم راهی به خدا نیست که آن ره به خدا نیست
7 با منفعت صنفی خود فرخی امروز خود در صدد کشمکش فقر و غنا نیست