-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زهر تن چشم او جان را بدزدد زهر دل زلفش ایمان را بدزدد
2 هزاران عمر باید مزد دزدیدش چو آن عیار ما جان را بدزدد
3 بت محمل نشین زان ره که رفته ست رهی خواهد بیابان را بدزدد
4 گرم ناوک زند خواهد دل من که از بس شوق پیکان را بدزدد
5 خوش آن ساعت که از وی بوسه خواهم وی آن لبهای خندان را بدزدد
6 چو دزدانم کشد آن در و گوهر چو گاه خنده دندان را بدزدد
7 غمت دزدیده عقلم را که دیده ست که دزد آید نگهبان را بدزدد
8 ز شرم مردمان تا چند چشمم به دیده اشک غلطان را بدزدد
9 نخسپد کس شب از افغان خسرو اگر چه در دل افغان را بدزدد