دوش از جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی غزل 24

جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

آثار جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

دوش آن صنم ز زانو سر برنمیگرفت

1 دوش آن صنم ز زانو سر برنمیگرفت با ما نفس نمیزد و ساغر نمیگرفت

2 در خشم رفته بود و ندانم سبب چه بود کان ماه لب بخنده زهم برنمیگرفت

3 در عذر صد ترانه زدم تاکند قبول آهنگ ازانچه بود فراتر نمیگرفت

4 چندین هزار لابه که کردم همی بدو یک ذره خود دران دل کافر نمیگرفت

5 میگفتمش چه کرده ام آخر چه گفته ام البته نیک و بد سخن از سر نمیگرفت

6 من پیش او بعذر بیک پای همچو سرو او درگرفته بود و سخن در نمیگرفت

عکس نوشته
کامنت
comment