-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بخدائی که عقل کلی را بر درش سر بر آستان دیدم
2 از پی وصف حضرت عزش دهن نطق بی زبان دیدم
3 که من از دوری تو دور از تو بی تکلف هلاک جان دیدم
4 در دل از اشتیاق خدمت تو شعله ها تا بآسمان دیدم
5 غیبت تو نه آن اثرها کرد که توان گفت مثل آن دیدم
6 دوستانرا که پیش طلعت تو دسته دسته زمان زمان دیدم
7 هست ماهی خدای میداند که اگر از یکی نشان دیدم
8 بود ذات تو همچو آینه کاندران روی دوستان دیدم
9 بیتو تاریک شد جهان بر من که برویت همه جهان دیدم