فرخی یزدی

فرخی یزدی

فرخی یزدی
فرخی یزدی

زد فصل گل چو خیمه به هامون جنون از فرخی یزدی غزل 13

غزل 13 ام از 590 غزلیات

زد فصل گل چو خیمه به هامون جنون ما

1 زد فصل گل چو خیمه به هامون جنون ما از داغ تازه سوخت دل لاله‌گون ما

2 آن دم به خون دیده نشستیم تا کمر کان سنگدل ببست کمر را به خون ما

3 ما جز برای خیر بشر دم نمی‌زنیم این است یک نمونه ز راز درون ما

4 در بزم ما سخن ز خداوند و بنده نیست دون پیش ماست عالی و عالی‌ست دون ما

5 ما را به سوی وادی دیوانگی کشید این عشق خیره‌سر که بود رهنمون ما

6 ساقی ز بس که ریخت به ساغر شراب تلخ لبریز کرد کاسه صبر و سکون ما

7 تا روز مرگ از سر ما دست برنداشت بخت سیاه سوخته واژگون ما

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر زد فصل گل چو خیمه به هامون جنون ما

شاعر شعر زد فصل گل چو خیمه به هامون جنون ما چه کسی است ؟

شاعر شعر زد فصل گل چو خیمه به هامون جنون ما فرخی یزدی می باشد.

شعر زد فصل گل چو خیمه به هامون جنون ما در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر زد فصل گل چو خیمه به هامون جنون ما چیست ؟

قالب شعر زد فصل گل چو خیمه به هامون جنون ما غزل است

مضمون اصلی شعر زد فصل گل چو خیمه به هامون جنون ما چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر