1 ساقی نظری که دردی از جام تو بس ورمی نبود عارض گلفام تو بس
2 جان مست شود چو نام ساقی شنود ایراحت جان مرا همی نام تو بس
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 خوبان که فرق تاقدم از جان سرشته اند مردم کشند اگرچه بصورت فرشته اند
2 در کوی گلرخان پی خواری کشان عشق یک گل زمین نماند که خاری نکشته اند
1 روزی که قدسیان گل آدم سرشته اند جان مرا و مهر تو باهم سرشته اند
2 از رشک آنکه با همه کس جلوه میکنی در خون یکدگر همه عالم سرشته اند
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **