- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نقشبندی که کسان عاشق و مستند او را گو چنین ساز بتی تا بپرستند او را
2 زاهدان سنگ که بر شیشه میخواره زدند نه همان شیشه که دل نیز شکستند اورا
3 عالمی گر بکشد کیست که گوید که مکش کز محبت همه کس واله و مستند اورا
4 شهسوارا بگذار این که ببوسم باری پای صیدی که به فتراک تو بستند اورا
5 داغ عاشق منگر خوار که شد مردم چشم مگسانی که بر آن داغ نشستند اورا
6 چشم صیاد تو شوخیست که صاحبنظران با همه زیرکی از دام بجستند او را
7 شمع رخسار تو را سوخته یی چون اهلی نبود زین همه پروانه که هستند اورا