- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مبصران که مزاج جهان شناخته اند دو روزه برگ اقامت در آن نساخته اند
2 خراب گردد این باغ و بر پرند همه نوازنان که درو عندلیب و فاخته اند
3 عجب ز مویه گری، تیز پر کشد آواز به خانه ای که سرود طرب نواخته اند
4 مبین ز سیم و ز آهن تن تو کاهن و سیم به بوته گل ازینسان بسی گداخته اند
5 سری که زیر زمین شد نهفته شاهان را همان سری ست که بر آسمان فراخته اند
6 تهمتنان که به یک تیر چرخ می شکنند ز بهر چیست که شمشیر و خنجر آخته اند؟
7 نگاهبانی جوهر چو نیست در حد عکس چه سود از آنکه همه دزد را شناخته اند
8 کسان که شاهد دنیا نمودشان زیبا به خواب گویی با دیو عشق بافته اند
9 عنان نفس مده، خسروا، به طینت خویش که عاقلان فرس اندر و حل نتاخته اند