1 احزاب جهان راه نجاتند همه در جامعه باعث حیاتند همه
2 در کشور ما چو جنگ صنفی نبود این است که بی عزم و ثباتند همه
1 هرگز دلم برای کم و بیش غم نداشت آری نداشت غم که غم بیش و کم نداشت
2 در دفتر زمانه فتد نامش از قلم هر ملتی که مردم صاحب قلم نداشت
1 آن دست دوستی که در اول نگار داد با دشمنی به خون دل آخر نگار داد
2 دیدی که باغبان جفاپیشه عاقبت بر باد آشیانه چندین هزار داد
1 بیزر و زور کجا زاری ما را ثمر است در محیطی که ثمر بر اثر زور و زر است
2 رأی خود را ز خریت به پشیزی بفروخت بس که این گاو و خر از قیمت خود بیخبر است
1 این ستمکاران که میخواهند سلطانی کنند عالمی را کشته تا یک دم هوسرانی کنند
2 آنچه باقی مانده از دربار چنگیز و نِرُن بار بار آورده و سر بار ایرانی کنند
1 قسم به عزت و قدر و مقام آزادی که روح بخش جهان است نام آزادی
2 به پیش اهل جهان محترم بود آنکس که داشت از دل و جان احترام آزادی