- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 طوطی که چو من شهره بشیرین سخنی بود با قند تو لب بسته ز شکر شکنی بود
2 لعل تو که خاصیت یاقوت روان داشت دل خون کن مرجان و عقیق یمنی بود
3 چون غنچه ز غم تنگدل و خون جگرم ساخت آن گل که جگر گوشه نازک بدنی بود
4 در عشق اگر فقر و غنا نیست مؤثر پس قسمت فرهاد چرا کوهکنی بود
5 آلت شدگانی که یکی خانه ندارند جان بازیشان از چه ز حب الوطنی بود
6 گر از غم این زندگی تلخ نمردیم انصاف توان داد که از بیکفنی بود
7 هم خیر بشر خواهد و هم صلح عمومی از روز ازل مسلک طوفان علنی بود