-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گل ز تیغ غمزهاش در خاک و خون غلتیده است چشم خورشید از غبار خط او ترسیده است
2 اشک ما در چشم دارد گرد غربت بر جبین گوهر ما در صدف داغ یتیمی دیده است