- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 لحظه آن سنبل از گل وا فکن واتشی در پیر و در برنا فکن
2 پرتوی از نور رخسارت بتاب غلغلی در عالم بالا فکن
3 زاب آن چاه زنخدان چو سیم قطره در نرگس شهلا فکن
4 عاشقان را شربت جلاب ده شکری زان لعل در دریا فکن
5 در هوایت ذره سرگشته ام آفتابا سایه بر ما فکن
6 سر همی با ما گران داری چرا چون جنایت افکنی پیدا فکن
7 گرگناهی کرده ام اعلام کن ور غباری هست بر صحرا فکن
8 با لبت گفتم که بوسی بخش گفت گر شتابی نیست با فردا فکن