1 خط کز لب آن پسر دمیده ست افسون است که بر شکر دمیده ست
2 بنگر که ز آب دیده یکی ست آن سبزه خوش که بر دمیده ست
3 از رشک رخت سحر دم سرد بر آینه قمر دمیده ست
4 برخاست ز آتش رخت دود از بس که خط تو بر دمیده ست
5 آخر شکری بده به خسرو زان لب که نبات بر دمیده ست
دیدگاهها **