شاهی که چرخ حلقه بگوش از اهلی شیرازی قصیده 27

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شاهی که چرخ حلقه بگوش از کمان اوست

1 شاهی که چرخ حلقه بگوش از کمان اوست روی زمین به پشت کمان از امان اوست

2 سهم السعادتی که قرین ظفر بود در قبضه کمان سعادت قران اوست

3 زاغ کمان اوست همایی که از شرف پرواز طایر فلک از آشیان اوست

4 از روی امتحان بفلک گر کمان کشد نارنج مهر و مه هدف امتحان اوست

5 تیرش که خار چشم حریف است روز جنگ هر جا که هست دیده دشمن نشان اوست

6 خصمش چنان ضعیف شد از غم که چونکمان پیدا ز زیر پوست رک و استخوان اوست

7 بر حرف این کمان منه انگشت همچو تیر کاین نقش دلکش از قلم خرده دان اوست

8 عظم رمیم در حرکت زین بود بلی آنکس که مرده زنده کند در امان اوست

9 در وصف اینکمان که چو ابروی یار ماست گز تیر چرخ لب نگشاید نشان اوست

10 اهلی که گوشه گیر چو پیر از شکستگیست مداح شاه و پیر سگ خاندان اوست

عکس نوشته
کامنت
comment