- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شاهی که چرخ حلقه بگوش از کمان اوست روی زمین به پشت کمان از امان اوست
2 سهم السعادتی که قرین ظفر بود در قبضه کمان سعادت قران اوست
3 زاغ کمان اوست همایی که از شرف پرواز طایر فلک از آشیان اوست
4 از روی امتحان بفلک گر کمان کشد نارنج مهر و مه هدف امتحان اوست
5 تیرش که خار چشم حریف است روز جنگ هر جا که هست دیده دشمن نشان اوست
6 خصمش چنان ضعیف شد از غم که چونکمان پیدا ز زیر پوست رک و استخوان اوست
7 بر حرف این کمان منه انگشت همچو تیر کاین نقش دلکش از قلم خرده دان اوست
8 عظم رمیم در حرکت زین بود بلی آنکس که مرده زنده کند در امان اوست
9 در وصف اینکمان که چو ابروی یار ماست گز تیر چرخ لب نگشاید نشان اوست
10 اهلی که گوشه گیر چو پیر از شکستگیست مداح شاه و پیر سگ خاندان اوست