فرخی یزدی

فرخی یزدی

فرخی یزدی
فرخی یزدی

دل در کف بیداد تو جز داد ندارد از فرخی یزدی غزل 75

غزل 75 ام از 590 غزلیات

دل در کف بیداد تو جز داد ندارد

1 دل در کف بیداد تو جز داد ندارد ای داد که کس همچو تو بیداد ندارد

2 فریادرسی نیست در این ملک وگرنه کس نیست که از دست تو فریاد ندارد

3 این کشور ویرانه که ایران بودش نام از ظلم یکی خانه آباد ندارد

4 دلها همه گردیده خراب از غم و اندوه جز بوم در این بوم دل شاد ندارد

5 هر جا گذری صحبت جمعیت و حزب است حزبی که در این مملکت افراد ندارد

6 دل در قفس سینه تن مرغ اسیریست کز بند غمت خاطر آزاد ندارد

7 عشق است که صدپاره نماید جگر کوه اینگونه هنر تیشه فرهاد ندارد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دل در کف بیداد تو جز داد ندارد

شاعر شعر دل در کف بیداد تو جز داد ندارد چه کسی است ؟

شاعر شعر دل در کف بیداد تو جز داد ندارد فرخی یزدی می باشد.

شعر دل در کف بیداد تو جز داد ندارد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر دل در کف بیداد تو جز داد ندارد چیست ؟

قالب شعر دل در کف بیداد تو جز داد ندارد غزل است

مضمون اصلی شعر دل در کف بیداد تو جز داد ندارد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین است.