- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل مایه ناکامی است از دیده برون باید تن جامه بدنامی است آغشته به خون باید
2 از دست خردمندی، دل را به لب آمد جان چندی سر سودائی پابند جنون باید
3 شمشیر زبان ای دل، کامت نکند حاصل در پنجه شیر عشق یک عمر زبون باید
4 شب تا به سحر چون شمع، می سوزم و می گوید گر عاشق دلسوزی سوز تو فزون باید
5 گر کشته شدن باشد پاداش گنهکاری ای بس تن بدکاران کز دار نگون باید