آن دست دوستی که در اول نگار از فرخی یزدی غزل 66

فرخی یزدی

آثار فرخی یزدی

فرخی یزدی

آن دست دوستی که در اول نگار داد

1 آن دست دوستی که در اول نگار داد با دشمنی به خون دل آخر نگار داد

2 دیدی که باغبان جفاپیشه عاقبت بر باد آشیانه چندین هزار داد

3 می خواست خون ز کشور دارارود چو جوی دستی که تیغ کید به جانو سیار داد

4 با اختیار تام کند طرد و قتل و حبس ای داد از کسی که به او اختیار داد

عکس نوشته
کامنت
comment