1 ساقی قدحی که نور بخشد همه را پر کن که دمی حضور بخشد همه را
2 خوشباش که هم ببخشد آلایش ما آنکس که می طهور بخشد همه را
1 گر زخم عشق بر دل مردم جراحت است مارا ز زخم تیر بتان چشم راحت است
2 گل راست حسن و بسته دهان مرا نمک حسن نکو بسی است سخن در ملاحت است
1 هوای دیدنت ای ترک تند خوست مرا نگاه کن که هلاک خود آرزوست مرا
2 من شکسته چنان تلخ کامیی دارم که آب بی لب تو زهر در گلوست مرا