1 ساقی گل و سبزه بس طربناک شدست دریاب که هفته دگر خاک شدست
2 می نوش و گلی بچین که تا درنگری گل خاک شدست و سبزه خاشاک شدست
1 شمعی که گرم خشم تر از برق لامع است گر عالمی به جور بسوزد چه مانع است
2 برگشته است ماه من از مهر من دگر بازم مگر ستاره اقبال راجع است
1 ای شکرخا کرده شُکرت طوطی گفتار ما شکر توست الحمدلله همچو طوطی کار ما
2 قلبِ رویاندوده را گر امتحان ز آتش کنی جز سیهرویی نباشد حاصل کردار ما