- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 روز ابر است و دهد ساقی جان ساغر ما سایه رحمت او کم نشود از سر ما
2 یکدم ای عمر از درما نیز درآی پیش از آن دم که عجل حلقه زند بر درما
3 خاک ما سوختگان خوار نه بینی که فلک نیل رخساره ما ساخت زخاکستر ما
4 نخل مقصودی و از شاخ وصالت ما را بر امید همین بس که نشینی بر ما
5 اشک چون سیم و رخ چون زرما بین نظری ایکه هرگز نظرت نیست بسیم و زر ما
6 سر ببالین ننهم از ستمت بسکه شود بسته از خون جگر بر تن ما بستر ما
7 ما که هستیم غلام تو ز روی اخلاص زانکه باشی به یقین در همه جا مهتر ما
8 شکر داریم چو اهلی بجگر خواری خود که رسد از کرمت آنچه بود در خور ما