1 ساقی که طبیب درد مشتاقی ماست هم چشمه نوش و هم می باقی ماست
2 گر آب حیات زندگی می بخشد سرچشمه آب زندگی ساقی ماست
1 ز قامت تو چگویم که فتنها برخاست قیامت است که در روزگار ما برخاست
2 اگر صفا طلبی کام دل مجوی که یار چو در کنار نشست از میان صفا برخاست
1 ما عاشقیم و روی بتان قبله گاه ماست بر جرم عاشقی همه عالم گواه ماست
2 از شوخی نظر دل ما خون بریخت هر بد که کرد دیده ما پیش راه ماست