همین بس است ز آزادگی نشانه از فرخی یزدی غزل 16

فرخی یزدی

آثار فرخی یزدی

فرخی یزدی

همین بس است ز آزادگی نشانه ما

1 همین بس است ز آزادگی نشانه ما که زیر بار فلک هم نرفته شانه ما

2 ز دست حادثه پامال شد به صد خواری هر آن سری که نشد خاک آستانه ما

3 میان این همه مرغان بسته پر مائیم که داده جور تو بر باد آشیانه ما

4 هزار عقده چین را یک انقلاب گشود ولی به چین دو زلفت شکست شانه ما

5 اگر میان دو همسایه کشمکش نشود رود بنام گرو، بی قباله خانه ما

6 به کنج دل ز غم دوست گنج‌ها داریم تهی مباد از این گنج‌ها خزانه ما

7 در این وکیل و وزیر ای خدا اثر نکند فغان صبحدم و ناله شبانه ما

8 برای محو تو ای کشور خراب بس است همین نفاق که افتاده در میانه ما

عکس نوشته
کامنت
comment