- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بس آه کم ز عشق تو از آسمان گذشت بس اشک کم ز هجر تو از دیدگان گذشت
2 هم جانم از فراق توایجان بلب رسید هم کاردم ز هجر تو از استخوان گذشت
3 در آب دیده غرقم و این از همه بتر کآهی نمیتوان زد کآب از دهان گذشت
4 گفتی که چون گذشت ترا در فراق من شرحش نمیتوان داد القصه آن گذشت
5 فی الجمله هم ترا بترست ارنه کار من بر هر صفت که بود ز سود و زیان گذشت
6 هم لابه خوشترست ولی جای آن نماند هم صبر بهترست ولی کار ازان گذشت
7 جان خواستی و پای بران سخت کرده جهدی بکن مگر ز سرش در توان گذشت
8 هر جا که میروم همه این میرود سخن کانچ از غم فراق فلان بر فلان گذشت