- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بهار آمد و در جام باده باید کرد به فکر ساده من فکر ساده باید کرد
2 به سرسپرده خود عارفی چه خوش می گفت که دستگیری از پا فتاده باید کرد
3 بر اسب پیلتن ای شه اگر سوار شدی تفقدی به گدای پیاده باید کرد
4 هزار عقده گشاید اراده و تصمیم پی گرفتن تصمیم اراده باید کرد
5 چو در میان دو همسایه کشمکش افتاد بگو به خانه خدا استفاده باید کرد
6 زبون شدیم ز بس وقت کار حرف زدیم زبان به بسته و بازو گشاده باید کرد
7 به بنده ای که چو من ای خداندادی هیچ ز عدل و داد تو شکر نداده باید کرد