فرخی یزدی

فرخی یزدی

فرخی یزدی
فرخی یزدی

چنان کز تاب آتش آب از گرمابه از فرخی یزدی غزل 102

غزل 102 ام از 590 غزلیات

چنان کز تاب آتش آب از گرمابه می‌ریزد

1 چنان کز تاب آتش آب از گرمابه می‌ریزد ز سوز دل مدام از دیده‌ام خونابه می‌ریزد

2 به مرگ تهمتن از جور زال چرخ در زابل چو رود هیرمند اشک از رخ رودابه می‌ریزد

3 به جان پروانه شمعم که گاه سوختن از غم سرشک خویش را با حال عجز و لابه می‌ریزد

4 گزیدم بس ز ناکامی بس انگشت تحیر را از این رو تا قیامت خونم از سبّابه می‌ریزد

5 گواه دامن پاک سیاوش گشت چون آتش فلک خاکستر غم بر سر سودابه می‌ریزد

6 من و دل از غم ماهی ز اشک و آه چون ماهی گهی در دجله می‌خواهد، گهی در تابه می‌ریزد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چنان کز تاب آتش آب از گرمابه می‌ریزد

شاعر شعر چنان کز تاب آتش آب از گرمابه می‌ریزد چه کسی است ؟

شاعر شعر چنان کز تاب آتش آب از گرمابه می‌ریزد فرخی یزدی می باشد.

شعر چنان کز تاب آتش آب از گرمابه می‌ریزد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر چنان کز تاب آتش آب از گرمابه می‌ریزد چیست ؟

قالب شعر چنان کز تاب آتش آب از گرمابه می‌ریزد غزل است

مضمون اصلی شعر چنان کز تاب آتش آب از گرمابه می‌ریزد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.