دوش از جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی غزل 162

جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

آثار جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

دوش در گلستان سحرگاهی

1 دوش در گلستان سحرگاهی پرده برداشت غنچه ناگاهی

2 چشم بلبل بر او فتاد از دور کرد ربی و ربک اللهی

3 گل بصد لطف گفت خندانش برگ مهمان بساز یک ماهی

4 گفت نرگس فدای مقدم گل شکل این شش ستاره و ماهی

5 بهر گل دارم این ببار آری چه کند سیم؟ عمر کوتاهی

6 بر نرگس دوید بلبل و گفت که تو بر لشگر چمن شاهی

7 عاشقی مفلسم حریف بدست وجه یک ماه چاره راهی

8 منم امروز از زر و سیمت وامخواهی برای دلخواهی

9 تا بآن عاشقیت آموزم تا کنم مطربیت گه گاهی

عکس نوشته
کامنت
comment