1 تعمیر خانهای که بود در گذار سیل ای خانمان خراب، برای چه میکنی؟
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 راه خوابیده رسانید به منزل خود را نرساندی تو گرانجان به در دل خود را
2 تا چو گرداب توان ریشه رسانید به آب همچو کشتی مکن آلوده ساحل خود را
1 چندان که خواب صبح بود بر جوان لذیذ بیداری شب است به صاحبدلان لذیذ
2 پیکان آبدار تو چون میوه بهشت گردیده است زخم مرا در دهان لذیذ
1 از حجاب عشق محرومم ز رخساری چنین دست خالی می روم بیرون ز گلزاری چنین
2 سجده می آرند خورشید و مه و انجم ترا قسمت یوسف نشد در خواب، بازاری چنین
1 کرد بی تابی فزون زنگ دل غم دیده را پایکوبی آب شد این سبزه خوابیده را
2 می شود ظاهر عیار فقر بعد از سلطنت توتیای چشم باشد خاک، طوفان دیده را
1 نیست یک نقطهٔ بیکار درین صفحهٔ خاک ما درین غمکده یارب به چه کار آمدهایم؟
1 ز کویت رفتم و الماس طاقت بر جگر بستم تو با اغیار خوش بنشین که من بار سفر بستم
2 همان بهتر که روگردان شوم از خیل مژگانش به غیر از خون دل خوردن چه طرف از نیشتر بستم
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به