- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زخم گستاخم لب تیغ شهادت می مکد شبنم من خون خورشید قیامت می مکد
2 نقش شیرین شسته شد از لوح خارا و هنوز تیشه فرهاد انگشت جلادت می مکد
3 از دهان خضر آب زندگانی می رود تیغ او از بس لب خود را به رغبت می مکد