- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یک دم دل ما از غم، آسوده نخواهد شد وین عقده بآسانی، بگشوده نخواهد شد
2 تا فقر و غنا با هم، در کشمکش و جنگند اولاد بنی آدم، آسوده نخواهد شد
3 در وادی عشق از جان، تا نگذری ای سالک این راه پر از آفت، پیموده نخواهد شد
4 اندیشه کجا دارم، از تهمت ناپاکان چون دامن ما پاکست، آلوده نخواهد شد
5 ای شاه رخ نیکو، از خط جفا رخ شو کاین لکه تو را از رو، بزدوده نخواهد شد
6 از گفته ما و من شد تازه غم دیرین این رسم کهن تا کی، فرسوده نخواهد شد
7 گر دشمن جان گردند، آفاق به جان دوست یکجو غم جانبازان، افزوده نخواهد شد