- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آه این منم که بسته عشقی چنین شدم دربند آن کمند پراز تاب و چین شدم
2 آن توسنم که بافلکم بود سرکشی تا بالگام عشق چنین زیرزین شدم
3 گفتم ز عشق دم نزنم آه دم زدم گفتم که صید کس نشوم هان ببین شدم
4 یاری که هست پاکتر از آب آسمان از عشق او ببین که چو خاک زمین شدم
5 بر عاشقان ز روی فراغی که داشتم کردم همیشه منع و گرفتار ازین شدم
6 از بسکه گفته ام که زبانم بریده باد عشق از کجا و من ز کجا اینچنین شدم