1 ای خامه راست رو حقیقت جو باش با خوردن خون دل حقیقت گو باش
2 گر سر ببرندت ز حقیقت گوئی با دشمن و دوست یک دل و یکرو باش
1 با تو در پرده دلم راز و نیازی دارد کس ندانست که در پرده چه رازی دارد
2 بر سر زلف تو دارد هوس چنگ زدن دست کوتاه من امید درازی دارد
1 شرط خوبی نیست تنها جان من گفتار خوب خوبی گفتار داری بایدت رفتار خوب
2 گر تو را تعمیر این ویران عمارت لازم است باید از بهر مصالح آوری معمار خوب
1 شبیه ماه مکن طفل خردسال مرا چو آفتاب نخواهی اگر زوال مرا
2 در این قفس چو مرا قدرت پریدن نیست خوشم که سنگ حوادث شکست بال مرا
1 قسم به عزت و قدر و مقام آزادی که روح بخش جهان است نام آزادی
2 به پیش اهل جهان محترم بود آنکس که داشت از دل و جان احترام آزادی
1 این ستمکاران که میخواهند سلطانی کنند عالمی را کشته تا یک دم هوسرانی کنند
2 آنچه باقی مانده از دربار چنگیز و نِرُن بار بار آورده و سر بار ایرانی کنند