1 ای جعبه مرا گوهر مقصود توئی اسباب زیان و مایه سود توئی
2 هر منتظرالوکاله را ای صندوق تا رأی میان تست معبود توئی
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 تا دیده دلم عارض آن رشک پری را پوشیده به تن جامه دیوانه گری را
2 چون مرد هنرپیشه به هر دوره ذلیل است خوش آنکه کند پیشه خود بی هنری را
1 در کف مردانگی شمشیر میباید گرفت حق خود را از دهان شیر میباید گرفت
2 تا که استبداد سر در پای آزادی نهد دست خود بر قبضه شمشیر میباید گرفت
1 توده را با جنگ صنفی آشنا باید نمود کشمکش را بر سر فقر و غنا باید نمود
2 در صف حزب فقیران اغنیا کردند جای این دو صف را کاملا از هم جدا باید نمود
1 قسم به عزت و قدر و مقام آزادی که روح بخش جهان است نام آزادی
2 به پیش اهل جهان محترم بود آنکس که داشت از دل و جان احترام آزادی
1 این ستمکاران که میخواهند سلطانی کنند عالمی را کشته تا یک دم هوسرانی کنند
2 آنچه باقی مانده از دربار چنگیز و نِرُن بار بار آورده و سر بار ایرانی کنند
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **