1 حال درویش خسته باز مپرس غم دیرینه بازگو چکنم
2 بسخن گر شوی صلاح اندیش چون نباشی سخن شنو چکنم
3 چون فلک آتشم بخرمن زد فکر کشت و غم درو چکنم
4 نیست در دست من چو سیم و زری دل بکار جهان گرو چکنم
5 من که در عالمم جوی نبود همه عالم به نیم جو چکنم
1 سجده بت گرچه باشد نامسلمانی مرا چون کنم چون این نوشت ایزد به پیشانی مرا
2 تا کی این دزدیده دیدن پرده بردارم زپیش از تو حال خود چه پوشم زانکه میدانی مرا
1 ای شده در خانه جان منزلت خانه جان یافته زان منزلت
2 ای شده مهر رخ تو زین چرخ چرخ ازان آمده در عین چرخ
1 جهانی دل کباب از غم که آن گل ز آه مستانش شرار اخگر دل میجهد بر طرف دامانش
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به