1 قانع به جرعه نیست لب میگسار ما میخانه را به آب رساند خمار ما
2 ای جلوه نسیم ترحم چه کوتهی است در غنچه زنگ بست گل اعتبار ما
3 از نخل موم صد گل رنگین شکفت و ریخت یک برگ سبز سر نزد از شاخسار ما
4 امشب که آمده است به کف سیب آن ذقن خالی است جای شیشه می در کنار ما
دیدگاهها **